افکار معلق

در روزنِ دلم نظری کن چو آفتاب ، تا آسمان نگوید که آن ماه بی وفاست....

افکار معلق

در روزنِ دلم نظری کن چو آفتاب ، تا آسمان نگوید که آن ماه بی وفاست....

افکار معلق

یارب از عرفان مرا پیمانه‌ای سرشار ده
چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده

«صائب تبریزی»

ارمیا:)

يكشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۶، ۰۴:۱۹ ب.ظ
داستان در مورد پسری  بود به نام «ارمیا» که طی رفتن به جبهه زندگیش عوض شده بود و به نظر من مصداق بارز  «متی ما تلق من تهوی دعا الدنیا و اهملها » بود. . بازگویی وقایعی مختصر در مورد در جنگ تحمیلی و حوادث بعد از اون 
من از خواندن این داستان لذت بردم به قول آقای سید از اینا بود که تهش یه حس معنوی خوب بهت دست میده:)
البته این کتاب از همون اول تا همون آخرش پر از حس معنوی بود . همزمان با خوندن کتاب دلم میخواست جای ارمیا می‌بودم همینقدر ساده بی ریا و رها و عاشق 
خلاصه این که خودتون باید بخونیدش این کتاب اولین کتاب آقای امیر خانی بود در سن کم
یکی از نقدهایی که بخوام بکنم اینه که یکم اوایل کتاب  گیج میشدم و حس میکردم یه دفعه ای نویسنده زد تو خاکی:دی 
اما هر چی جلوتر میرفتم کشش داستان برام بیشتر میشد و خط ثابتی رو دنبال میکرد
اما در کل کتاب خوب و دوست داشتنی بود و  حتما کتابی که ادامه اش نوشته شده یعنی« بیوتن »رو  خواهم خوند
اما الان انجمن کتاب خونی دانشگاهمون کتاب «جنگ چهره ی زنانه ندارد» رو شروع می‌کنه و منم سفارشش دادم و رسیده ان شالله بعد از اون دوباره یه رمان میخونم و اون بیوتن هست:)
جالبه همزمان با تموم کردن این کتاب آقای امیر خانی مهمون برنامه ی کتاب باز شدن😄 آقای سید ممنون که خبر دادین من حقیقتا خیلی کم سمت تلویزیون میرم ولی وقتی پیام شما رو خوندم دیر شده بود و امروز تکرار این برنامه رو دیدم و کلی هیجان زده شدم و  خوشحالم که از دست ندادمش🙃
اینقدر تو کتاب زیر جملات قشنگش خط کشیدم که اگه بخوام بنویسمشون اینجا نیاز به چندتا پست داره😁
قسمت هایی از کتاب؛
1.به خود گفت:«ارمیا درخت را تکان بده تا برایت انجیر تازه بریزیم. ارمیا عیسی یت توی راه است! دارد به دنیا می آید . بخور بیچاره! انجیر بخور. بعد که برگشتی باید روزه ی سکوت بگیری . دیگر نباید حرف بزنی . عیسی یت خودش حرف هایش را می زند . تو دیگر لازم نیست حرف بزنی. او خودش وارد است . برای شما بنی اسراییل یک عیسی لازم بود. عیسی باید بدنیا بیاید. من بیست سال است که درد زایمان دارم . آن وقت خدا می گوید : «فأجاهٙا المٙخاضُ» من درد زایمانم قدیمی است . تازه من که مریم نیستم . من خیلی خوشحالم. که گفته است ای کاش«مِتُّ قٙبلٙ هذا» . من خودم دارم به دنیا می آیم . من با عیسایی خود دو قلویم.»
2.همه ی مادر ها باهم اشتراکاتی دارند. همه مادر ها مثل هم هستند. این هیچ ربطی به پسر ها ندارد. پسر ها هر کدام روحیه ی خاصی دارند اما مادر ها روحیه ای مشترک دارند . چیزی در روحیه شان وجود دارد که در همه ی آن ها مشترک است . این همان چیزی است که به لغت مادر معنای خاصی میبخشد، بعضی کلمات جنسشان با بقیه فرق می کند ، مادر هم یکی از همان هاست، مادر می تواند معنای لبخند ارمیا را بفهمد. 


  • ۹۶/۱۱/۲۲
  • همدم ماه

نظرات  (۱۰)

به معنای واقعی کلمه از کتابای رضا امیر خانی متنفرررررم! تا این حد :-))))))
پاسخ:
عععع چرااا؟ 
البته هر کس یه سلیقه ای داره :)))😊😉
سلاام سلااام :))
خوبی؟
باید بگم که با خوندن این پست دلم پر کشید برای دوباره خوندنش😍
و دیگه اینکه خییلی خوشحالم که دوسش داشتی😊💓
+ من ک از دست دادم برنامه و تکرارش را نیز هم! 😭😭
پاسخ:
سلام  سلاااام:)
خوبم قربانت تو خوبی آریانا ؟😍
اوهوم کتاب قشنگی بود :) 
😉
+عیب نداره منم فقط به خاطر مهمونش نگاش کردم وگرنه زیاد نگاه نمیکنم😄
کتابای امیر خانی از لحاظ محتوا و نگارش به نظرم سطحی ان خیلی! اینطور نیست؟! 
پاسخ:
نگارشش که  نمیشه گفت سطحی به نظرم سبک  خاصی بود ، محتوای هم چون این اولین کتابی بود که نوشته بود اونم در سن هجده سالگی که البته جای تحسین داره شاید زیاد عمقی نبود و حاشیات نسبتا زیادی داشت (مثلا می‌تونست بیشتر محتواش پیرامون جنگ و اتفاقات بعدش باشه ولی بیشتر پیرامون حال و هوای پسر نوزده ساله بود که تحت تاثیر جبهه و دوست مذهبیش عقایدش عوض شده بود) اما من از توی گود ریدز نظرات بقیه نسبت به کتاباش رو که خونده بودم خیلی ها راضی بودن:) تازه کتابای دیگش فکر کنم پخته تر باشم همینطور که این کتابش هرچی جلوتر میرفتم بهتر میشد به نظرم:)
تو کدوم کتابش رو خوندی هوپ فول جانم؟😊
کتاب من او رو ازش خوندم. البته تا یه جاهاییش رو. ازش تعریف زیاد شنیده بودم. شاید به خاطر همین توقع ام بالا رفته بود خوشم نیومد. 
پاسخ:
من او که تازه مشهور ترین کتابشه😄 ولی بستگی داره که چه سبک کتابی رو دوست داشته باشی خیلی وقتا یه کتاب یا نویسنده مشهوره و همین باعث میشه که بریم سمتش اما ممکنه با سلیقه ی ما فرق داشته باشه:)
خوبم ممنووون😊😘
اتفاقا منم بخاطر همین مهمون میگم! اشکال نداره بعدا حتما دانلودش میکنم :)
یه بار خندوانه ام اومده بود اونم از نت دیدم :|
+ عاغا البته تو یه سایتی ام نوشته بود تو 20 سالگی ولی 18 ام من دیدم(احتمالا تفکرات اولیه و پایه ریزیش 18بوده), حالا زیادم فرق نمیکنه! در هر صورت که بنظرم کتابش بسی قابل تحسینه😄
پاسخ:
خیلی هم عالی آره ان شالله دانلودش کن🤗🤗🤗
+آقا الان حساب کردم اولین چاپ این کتاب سال ۱۳۷۴ بوده و آقای امیر خانی متولد ۱۳۵۲ پس توی بیست و دو سالگی چاپ شده 
تازه من یه جا خوندم که وقتی دبیرستانی بوده این کتابو نوشته😄 حالا مهم نیست مهم اینه که با سن کم استعداد نویسندگی عالی داشتن:) 
اوهوم 😉😊
پست قبل خعلی باحال و ژالب بود :))))
پاسخ:
آره دقیقا منم واسه بچه ام که هیچی واسه نوه و نتیجه ام اگه ان شالله زنده بودم بادکنک میخرم:))
مفهومش خیلی قشنگ بود و حقیقت😊
برای خانم hope ful (البته با اجازه زهرا جانم):
سلاام☺
از کامنتاتون و نگاه کوچولویی که به و بلاگتون انداختم فهمیدم که اهل کتاب هستید :) گفتم یکم راجع به این نویسنده و کتاباش پیرو کامنت قبلیتون بنویسم.
بنظرم همونطور که زهرا گفت نظر افراد درمورد محتوا و موضوع کتابا بیشتر به روحیات و سلایق برمیگرده. ولی درباره اینکه گفتین کتاباشون سطحین راستش من کتاب "من او" رو نخوندم و نمیتونم نظری بدم, البته موضوعشو میدونم و اینکه برای نوشتنش راجب تهران قدیم خیلی تحقیق کردن وهمینجوری دست به قلم نشدن :)
اما بهتون پیشنهاد میکنم اگه دوست داشتین کتابای "بیوتن"
"جانستان کابلستان" 
"داستان سیستان"
" نشت نشاء" رو از همین نویسنده بخونین
با توجه به اینا(و البته ارمیا) به جرئت میتونم بگم که کتاباشون اصلا سطحی نیس, (در مورد ارمیا ام واقعا دلنشین و پر از جملات قوی و به تفکر وادارنده(!)بود البته نقدهایی بهش وارده ولی خب اینو هم باید در نظر داشت که سنشون موقع نوشتن کتاب کم بوده و اولین تجربه نویسندگیشونم هس و دراینصورت بازم قابل تحسینه!)
+ برای نوشتن "بیوتن" ایشون 2 سال تو مناطق مختلف امریکا سفر کردن(برای تحقیق میدانی) 

البته در نهایت به سلیقه ام بستگی داره. این نظر شخصی بنده بود😊

+خوشحال میشم پیشنهادات شمارو هم بشنوم.

موفق باشید :)

(شرمنده که طولانی بود.)

پاسخ:
خیلی هم خوب 😍🤗 😉
هوپ فول جان  🙃😊😘

سلام بر آریانای عزیز:))
قضاوتی که در باره ی این کتاب داشتم برمیگرده به ذات خراب خودم! که تحمل و اعصاب خوندن رمان رو ندارم... دلیلش هم اینه که من تو 12 سال زندگی قبل کنکورم محض رضای خدا هم که شده کتاب غیر درسی دست نگرفتم. الان تازه یه نوپا هستم که تصمیم گرفتم وارد دنیای کتابخونی بشم. از کتابای سبک شروع کردم. اشتباه کردم که کتاب من او رو الآن خوندم. باید زمانی بخونمش که بینش بهتری نسبت به دنیای نویسندگی و سبکها به دست آورده باشم
ممنون از پیشنهاد های خوبت. حتما میخونم، به زودی ایشالا؛) 
پاسخ:
😘
آریانا جان🤗:)
نه نگید اینجوری راجب خودتون خانوم دکتر :))
منم البته زیاد کتاب نخوندم و فعلا هیچ جوره جزء جامعه کتابخونا حساب نمیشم! ولی از بین همون تعداد کم اینارو دوس داشتم و راستش یجورایی دوس دارم به همه معرفیشون کنم!!😅😅😆
+ ان شاءالله. امیدوارم خوشتون بیاد😊
+ مرسی که خوندید.. خیلی خوشحال شدم از هم صحبتیتون :))
+ و با تشکر از همدم عزییزم😅😘
پاسخ:

هوپ فول جان:)
خواهش میکنم عزیزم😍😘
چه قلم شیوایی داره این نویسنده.یه حال و هوای تابستون گرم بچگیمو یادم میندازه که من دیوانوار عاشقشم
پاسخ:
پر از حس حس خوب بود 
پر از حس خوب رو برات آرزومندم 😊😘

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">