1.به هر طرف نگاه میکنی افسردگی و غم میباره، از جمعه اینترنتامون قطع شده و هیچ سایت و برنامهای کار نمیکنه،ه امروز هم فقط سایتهای داخلی باز میشن
۲.دوستم گاهی با حرفاش ناراحتم میکنه و بهم احساس احمق بودن میده امروز بهش گفتم که از حرفش ناراحت شدم و بعدش اشک تو چشمام جمع شد.
در واقع من ازاینکه اون از دستم ناراحت بشه ناراحت میشم ولی دیشب با خودم فکر کردم اونم همیشه با حرفای دستوری و امر و نهی کردنش و حس حماقتی که به من القا میکنه ناراحتم میکنه و من نباید عذاب وجدان داشته باشم... دوست ندارم هیچکس بهم گیر بده...
۳. بخش روان هستیم و امروز روز دوم بخشمون بود با استادی که وقتی فیزیوپات بودم رفتم پیشش و دید تو دستام حلقه است مثل حلقهی اشکی که تو چشمام بود، استادی که بهم گفت شجاع باش و جدا شو ازش ولی من اون موقع نتونستم شجاع باشم...
ولی حالم خیلی بهتر از اون روزاست. استاد منو یادش مونده .... اگه بتونم باهاش صحبت میکنم...