افکار معلق

در روزنِ دلم نظری کن چو آفتاب ، تا آسمان نگوید که آن ماه بی وفاست....

افکار معلق

در روزنِ دلم نظری کن چو آفتاب ، تا آسمان نگوید که آن ماه بی وفاست....

افکار معلق

یارب از عرفان مرا پیمانه‌ای سرشار ده
چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده

«صائب تبریزی»

۲ مطلب با موضوع «تماشاخانه» ثبت شده است

قانونِ این بساط ندارد نوای فیض!

يكشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۱۴ ب.ظ

به پیشنهاد یکی از بلاگران خوب بیان، دیشب تا پاسی از شب به همراه خواهرم  به تماشای فیلمی نشستم که واقعا  ارزش دیدن داشت . Patch adams

این ترم و ترم قبل درسی داشتیم به اسم آداب پزشکی ! هر ترم نیم واحد عملی . واقعا با اکراه سر کلاس حاضر میشدم . باورم نمیشد برای این درس که باید عملی ارائه شود استادمان یک و نیم ساعت تمام یک نفس اسلاید میگذارد و حرف میزند و جزوه می دهد . 

آخرش هم اعتراضات بچه ها بالا گرفت . استاد لطف نمود گروه بندی کرد و ما را برای ملموس تر کردن این درس برد به چند مرکز خدمات و درمان و خانه ی بهداشت . دلمان خوش بود ! آن جا هم استاد بساط صحبت را پهن کرد و ما گوش شدیم آخر سر جزوه نوشتیم که امتحانی بدهیم و نمره ای بگذارند . خب بگذریم که ما را هر چه هست دگر حوصله ی شرح این آشفتگی ها نیست  . کلا دیدن این فیلم بهترین مصداق عملی بود که میشد برای اجرای صحیح چنین درسی  و حتی دروس دیگر و حرفه های دیگر در نظام آموزشی مان به کار ببریم . 

شما رو به دیدن و خوندن زندگی نامه ی شخصیت اصلی این فیلم دعوت میکنم . 

گاهی زندگی یک انسان به ما می آموزد که می توان متفاوت بود ! در افریقا گاهی ستونی از مورچه ها بدور یک دایره فرضی به قطر سه متر شروع به چرخش می کنند انها شبانه روز راه می روند تااینکه بعد چند روز همگی انها می میرند . به این اتفاق پدیده چرخ آسیاب می گویند .

دلیل این واقعه ان است که مورچه ها برای انکه بتوانند به راحتی به لانه باز گردند و در جستجوی روزانه گم نشوند برای بالا بردن ایمنی خود در طی سالیان سال به شیوه منحصر به فردی رسیده اند آنها همواره پشت سر یکدیگر حرکت می کنند!! این در حالی است که زمانی که باران یا طوفانی باعث پاک شدن مواد شیمیایی که این مورچه ها برای تعریف مسیر بازگشت خود هر لحظه تولید می کنند می گردد آنها گم می شوند و با یافتن همدیگر حرکتی دایره وار را که همان پدیده چرخ آسیاب باشد را بوجود می آورند . تکرار تا مرگ !

پچ آدامز از جمله انسانهایی بوده که از چرخ آسیاب زندگی ما بیرون رفته است ! ادامه متن در زیر

زندگی نامه پچ آدامز - Dr Patch Adams



  • همدم ماه

منم آن ناگهان تو را دیده

دوشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۵۷ ق.ظ

وقتی که من وویس گوش میکنم و جزوه می‌نویسم -_-

مسیر متابولیسمی ام تن میر توف-_-://

و اما آنچه که در حقیقت وجود دارد 

مسیر امبدن_مایر هوف😑😌😂-_-

+ امشب با یه عده از  همکلاسی رفتیم سینما فارغ از هر امتحان و کوفت و غیره ای.

خب نمردیم و سینما هم رفتم😌😂 زیاد اهل فیلم نیستم و در فیلم دیدن به شددددت سخت گیرم و رو جزییاتش حساس. فیلم های طنز رو دوست دارم ولی . مخصوصا چهار خونه ، چهار دیواری و نقطه سر خط ، خانه به دوش و کلا  فیلم طنز قدیمی ایرانی رو اگه بذاره هزار بار هم تکرارش رو میبینم. 

خب حالا فیلم چی بود ؟ 

به وقت شام 

فیلم هیجان بر انگیزی بود حقیقتا و اینکه صحنه پردازی هاش عالی بود . 

ولی نمی‌دونم چرا زیاد باهاش انس نگرفتم . 

به نظرم یکم غیر واقعی بود . و خیلی زود تموم شد و خیلی کلی پردازی کرده بود . به نظرم بهتر بود همچین فیلمی به صورت یه سریال در میومد و جزئی تر و ملموس تر میشد . البته من اصلا خودم رو در حد نقد کردن نمی‌بینم ولی به عنوان یه بیننده از فیلمی که این همه تعریفش رو شنیدم نظرم رو میگم. 

در اینکه داعشی ها عوضی های حیوان صفت و وحشی و خونخواری هستن شکی نیست ولی به نظرم حتی این مورد رو پایتخت بهتر نشون داده بود-_-

یه جاهای فیلم بچه ها دست می‌زدند و سوت بلبلی و رقص نور . یه جاهایی هم میخندیدن-_- به چی؟ به داعشی ها-_- خب راستش منم بعضی جاهایش خندم گرفته بود😂

من بعد از خوندن فیلم از داخل نت نقد های وارد شده به این فیلم رو خوندم که اکثرشون به فیلم نامه بود . 

تجربه ی خوبی بود . قرار بود واسه لاتاری هم بریم هر چند از موضوعش خوشم نمی یومد ولی میخواستم هر طور شده یه همچین تجربه ای با دوستام به یادگار داشته باشم  ولی خب نشستم به جاش بیوشیمی خوندم . 

بخش لیپید ها رو خوندم یه روز کامل و روز بعدش چنگیز رفته بود مخ استاد رو زده بود و لیپید ها رو از میان ترم حذف کرده بود . :/// و انداخته واسه پایان ترم. کلا من هر جا رو بخونم به حول قوه ی چنگیزی حذف میشه درست مثل ترم قبل. :| 

+اینم امروز صبح ابری در  یکی از گوشه ترین قسمت های  دانشگاه

بعد از این دلگرفتگیِ آسمون  بارون اومد شهرمون 😍😍

خداییشا زمستون همچین بارونی نیومده بود 😃

+کاش اگه نمی‌تونیم واسه دردِ کسی مرهم باشیم، شونه باشیم ، غمخوار باشیم  لا اقل زخم زبون هم نباشیم ، نا امیدش نکنیم، گریه اش نندازدیم ، رو زخمش نمک نپاشیم بذاریم اصلا به درد خودش بمیره ولی خودمون نشیم یکی از درد هاش کاش 

  • همدم ماه