خویش را پیشتر از مرگ، خبر باید کرد
تو سخنرانی که فاطمه از استیو جابز گذاشته بود تو وبش یه نقل قول بود که مثل همون شوک وجودی سنگ قبر یالومبود ولی این قشنگ تر بود
همین که اگه میدونستی امروز آخرین روز زندگیته از امروزت راضی بودی ؟
یا اینکه اگه بدونی هر روز که پا میشی آخرین روز زندگیته چجوری زندگی میکردی؟
نه بذار اینجوری بگم اینکه هر روز با این تفکر زندگی کنیم که آخرین روز زندگیمونه حالا چه کارایی میکردیم که باید میکردیم یا دوست داشتیم تو آخرین فرصت زنده بودن انجامشون بدیم . اگر امروز آخرین فرصت بود دوباره این کارا رو انجام میدادی؟
تو شوپنهاور( آه دختر حالمون رو بهم زدی حالا خوبه یه کتاب خوندی که هی ازش نقل کنی:دی) جولیوس سرطان داره و دکترها بهش میگن که یه سال مفید زنده میمونه . اون تصمیم گرفت که این یک سال خوب رو با ماتم گرفتن برای اینکه یه سال بیشتر وقت نداره تبدیل به یه سال بد نکنه و اون یه سال شد بهترین سال زندگیش .
اون بیمار هایی رو به یاد آورد که سرطان باعث شده بود خردمند تر بشن، به خود شکوفایی برسند و بعضی از اون ها اولویت های زندگیشون رو دوباره بچینن ، قوی تر بشن و یاد بگیرن به آنچه دیگر برایشان ارزشی ندارد «نه» و به چیزهایی که واقعا مهم بود _مثل عشق به خانواده و دوستان ، دیدن زیبایی های اطرافشان _«آره» بگن .
سخنرانی رو هم از اون قسمت که لینک رو گذاشتم گوش بدید خیلی خوب بود .
حالا بپرسیم از خودمون همون سوالی که استیو هر روز جلو آیینه از خودش میپرسید
خدایا اگر امروز آخرین روز زندگی ما بود ، بازم کارایی که امروز کردیم رو دوباره انجام میدادیم ؟
جواب خود من که نهه!
- ۹۷/۰۴/۱۷