سرانجام یک روزِ خونی
دوشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۷، ۱۰:۳۹ ب.ظ
امروز آزمایشگاه فیزیولوژی داشتیم و بالاخره یه کار مفید تو این رشته یاد گرفتم😄
گرفتن فشار خون:دی
کلا آزمایشگاه فیزیولوژی خیلی عشقه ولی به همون اندازه برای من آزمایشگاه بیوشیمی چرت و مزخرفه -_- البته از این ترم ، ترم قبل جذاب تر بود بیوشیمی آزمایشگاه .
پنج بار فشار دوستم رو گرفتم و پنج تا فشار مختلف بدست آوردم 😁
البته ناگفته نماند که سارا دوستم هم طی چندباری که فشارم رو گرفت ، تشخیص انواع و اقسام بیماری های قلبی عروقی رو تو پرونده ی من به ثبت رسوند😒 این از این فشار سنج جیوه ای ها بود خیلی خوشگل بود:)
این واسه جلسه قبله که میخواستیم انعقاد خون رو چک کنیم . سر همین یه چیکه خون که از سر انگشت دوستم گرفتم کلی گریه زاری کرد😒😬
امروز هم آزمایشگاه رو به خاک و خون کشیدیم😁
تو این آزمایش باید خون طرف رو میکردیم تو این لوله ها بعد لوله ها رو میچسبوندیم به این تخته و میذاشتیم یه ساعت بمونه ببینیم ارتفاع پلاسمای خونش چقدر میشه
همون اول کاری تا پی پت رو برعکس کردیم همه خونا ریخت رو تخته😑
این عکس واسه گروه های دیگه اس خون شیشه ی ما همش اسراف شد 😁
کلا اکثر گروه ها نتونستن مرحله آویزون کردن شیشه به تخته رو خوب انجام بدن و شیشه ی خونشون خالی شد :))
+چهارشنبه میان ترم تغذیه داریم. این روز خجسته و میمون رو پیشاپیش به خودم تبریک و تسلیت عرض میکنم .
- ۹۷/۰۱/۲۷